اپرا چیست؟ تفاوت اپرا با موسیقی کلاسیک

در این راهنمای ساده و جامع، با مفهوم اپرا، عناصر اصلی آن و تفاوت اپرا با موسیقی کلاسیک آشنا میشوید. با تنزو موزیک همراه باشید.
اپرا چیست؟
اپرا یکی از شاخصترین و پرشورترین اشکال هنر است که ترکیبی از موسیقی، تئاتر، آواز، رقص، و طراحی صحنه را در بر میگیرد. در واقع، اپرا یک موسیقی نمایشی است که داستان را نه از طریق گفتار، بلکه عملا از طریق آواز بیان میکند. این هنر از قرن شانزدهم میلادی در ایتالیا پا گرفت و رفته رفته به یکی از محبوبترین و تاثیرگذارترین ژانرهای هنری در سراسر جهان تبدیل شد.
تعریف اپرا به زبان ساده
به زبان ساده، اپرا یک نمایش صحنهای است که در آن تمام یا بیشتر دیالوگها و مونولوگها به جای صحبت کردن، آواز خوانده میشوند. این آوازها معمولا با ارکستر بزرگ همراه هستند و داستان را جلو میبرند. داستانهای اپرا میتوانند هر چیزی باشند؛ از تراژدیهای تاریخی و اساطیری گرفته تا کمدیهای عاشقانه و حتی موضوعات روزمره.
عناصر اصلی در یک اجرای اپرا
اجرای اپرا مجموعهای از عناصر هنری است که در کنار هم یک تجربه کامل را برای مخاطب فراهم میکنند:
موسیقی
موسیقی قلب تپنده اپرا است. آهنگسازان با استفاده از ملودیها، هارمونیها و ارکستراسیونهای پیچیده، احساسات شخصیتها و فضای داستان را به تصویر میکشند. ارکستر معمولا نقش بسیار مهمی در پشتیبانی از خوانندگان و ایجاد پس زمینه صوتی ایفا میکند.
آواز
خوانندگان اپرا، که به آنها اپرایی یا «سوپرانو، متسو سوپرانو، تنور، باریتون، باس» گفته میشود، با صدای تربیت شده و قدرتمند خود، داستان را روایت میکنند. انواع مختلفی از آوازها در اپرا وجود دارد، از جمله «آریا» (که یک قطعه انفرادی برای بیان احساسات عمیق شخصیت است) و «رسیتاتیو» (که شبیه به صحبت کردن آواز گونه است و داستان را به سرعت پیش میبرد).
بازیگری و حرکت
با وجود اینکه آواز عنصر اصلی است، بازیگری و حرکت روی صحنه نیز اهمیت زیادی دارند. خوانندگان اپرا علاوه بر آواز خواندن، باید نقش خود را بازی کرده و احساسات شخصیت را از طریق حرکات و expressions منتقل کنند.
طراحی صحنه و لباس
صحنهآراییهای باشکوه، لباسهای فاخر و طراحی نورپردازی، همگی به ایجاد فضای مناسب برای داستان کمک میکنند و تجربه بصری مخاطب را غنی میسازند. این عناصر دیداری نقش تاثیر گذاری در انتقال پیام اپرا دارند.
تاریخچه اپرا
اپرا در اواخر قرن شانزدهم در فلورانس ایتالیا متولد شد، زمانی که گروهی از هنرمندان و روشنفکران به نام «کامراتا فلورنتین» تلاش کردند تا شکل نمایشی یونان باستان را بازسازی کنند. اولین اپرای شناخته شده «دافنه» نام داشت که توسط جاکوپو پری ساخته شد. از آن زمان به بعد، اپرا در سراسر اروپا گسترش یافت و آهنگسازان بزرگی چون مونتهوردی، موتسارت، وردی، واگنر و پوچینی آثار جاودانهای خلق کردند که امروزه نیز اجرا میشوند. هنر اپرا در هر دوره تاریخی با نوآوریها و سبکهای جدیدی همراه بوده است.
موسیقی کلاسیک چیست و چه سبکی از موسیقی را شامل میشود؟
موسیقی کلاسیک یک اصطلاح گسترده است که به طور معمول به موسیقی هنری غرب از قرون وسطی تا دوران مدرن اشاره دارد. این سبک شامل دورههای مختلفی میشود، از جمله:
- باروک (۱۶۰۰-۱۷۵۰): با آهنگسازانی مانند باخ و هندل. مشخصه آن پیچیدگی کنترپوانتیک و شکوه است.
- کلاسیک (۱۷۵۰-۱۸۲۰): با آهنگسازانی مانند موتسارت و بتهوون. تاکید بر تعادل، وضوح و ساختار مشخص.
- رمانتیسم (۱۸۲۰-۱۹۱۰): با آهنگسازانی مانند شوپن، چایکوفسکی و مالر. تمرکز بر احساسات شدید، اکسپرسیون و وسعت ارکستری.
- قرن بیستم و معاصر: شامل سبکهای متنوعی مانند امپرسیونیسم، اکسپرسیونیسم، نئوکلاسیسیسم و موسیقی آوانگارد.
موسیقی کلاسیک طیف وسیعی از فرمها را در بر میگیرد، از سمفونیها، کنسرتوها، سوناتها، کوارتتهای زهی تا قطعات آوازی و کرال. نکته مهم این است که موسیقی کلاسیک لزوما برای اجرا روی صحنه و با روایت داستانی نوشته نشده است؛ بلکه میتواند قطعات مستقل برای سازهای مختلف یا ارکستر باشد.
تفاوت اپرا با موسیقی کلاسیک در چیست؟
برای درک کامل تفاوت اپرا با موسیقی کلاسیک، باید به چند جنبه کلیدی توجه کنیم. در حالی که اپرا عملا زیرمجموعهای از موسیقی کلاسیک محسوب میشود، تفاوتهای ساختاری و اجرایی مهمی بین آنها وجود دارد. مهمترین تفاوت اپرا با موسیقی کلاسیک در هدف و نحوه ارائه آنهاست.
بیشتر بخوانید : زیبایی شناسی در موسیقی
از نظر فرم
مهمترین تفاوت اپرا با موسیقی کلاسیک در فرم آنهاست. اپرا همیشه یک فرم نمایشی است که یک داستان را از طریق موسیقی و آواز روایت میکند. این به معنای وجود شخصیتها، طرح داستانی، و صحنهآرایی است. در مقابل، موسیقی کلاسیک یک دسته گستردهتر است که شامل فرمهای متعددی میشود که بسیاری از آنها نمایشی نیستند؛ مثلا یک سمفونی، یک کنسرتو، یا یک سونات پیانو معمولا هیچ داستان یا شخصیت خاصی ندارند و تنها به عنوان یک قطعه موسیقی انتزاعی یا با هدف بیان احساسات از طریق صوت ارائه میشوند.
از نظر اجرا و صحنه
یک تفاوت اپرا با موسیقی کلاسیک در نحوه اجرا و نیازهای صحنهای آنهاست. اپرا همیشه نیاز به یک صحنه تئاتر، لباس، دکور، و نورپردازی دارد. خوانندگان اپرا نه تنها باید آواز بخوانند، بلکه باید بازیگری هم کنند. اما موسیقی کلاسیک در فرمهای غیر اپرایی میتواند در سالنهای کنسرت، کلیساها، یا حتی در فضاهای باز بدون نیاز به عناصر نمایشی اجرا شود. تمرکز اصلی در موسیقی کلاسیک بر خود موسیقی و اجرای نوازندگان است، نه لزوما روایت داستان.
از نظر نوع صدا و تکنیک خوانندگی
از دیگر نقاط تفاوت اپرا با موسیقی کلاسیک در تکنیکهای آوازی است. خوانندگان اپرا برای اینکه صدایشان بدون میکروفن به تمام سالن برسد، نیاز به تربیت صوتی بسیار خاصی دارند. این تکنیک «آواز اپرایی» به گونهای است که صدا بتواند از روی ارکستر قوی عبور کند. در موسیقی کلاسیک، در حالی که خوانندگی هم وجود دارد (مثلا در اوراتوریوها یا رکوئیمها)، همیشه نیاز به این نوع قدرت صوتی تربیت شده به شکل اپرا نیست و ممکن است از تکنیکهای متفاوتی استفاده شود.
از نظر تجربه شنیداری مخاطب
تفاوت اپرا با موسیقی کلاسیک همچنین در تجربه مخاطب نمایان میشود. در اپرا، مخاطب علاوه بر شنیدن موسیقی، یک داستان بصری را هم دنبال میکند. این تجربه چند حسی شامل دیدن لباسها، صحنه، و بازیگری خوانندگان است که در کنار هم یک روایت کامل را ارائه میدهند. اما در شنیدن یک سمفونی یا یک کوارتت زهی، تمرکز عملا کاملا روی جنبه شنیداری و لذت بردن از ساختار و زیبایی موسیقی است. مخاطب تنها به صداها گوش میدهد و داستان یا تصویری خارجی وجود ندارد.
آیا هر اپرا جزو موسیقی کلاسیک است؟
بله، هر اپرا جزو موسیقی کلاسیک محسوب میشود. اپرا یک سبک اپرایی از موسیقی کلاسیک است که در طول تاریخ، از دوران باروک تا قرن بیستم و معاصر، تکامل یافته است. این همانند این است که بگوییم آیا هر سیب یک میوه است؟ بله، سیب نوعی میوه است. به همین ترتیب، اپرا نوعی از موسیقی کلاسیک است که ویژگیهای نمایشی خاص خود را دارد.
همچنین بخوانید : نقش تکنولوژی در ساخت موسیقی مدرن
مشهورترین آثار اپرایی تاریخ که باید بشناسید
اگر میخواهید با این «تئاتر موزیکال کلاسیک» بیشتر آشنا شوید، حتما این آثار را بشنوید:
- عروسی فیگارو (Le nozze di Figaro) اثر موتسارت: یک کمدی درخشان و پر از سوءتفاهمهای عاشقانه.
- دون ژوان (Don Giovanni) اثر موتسارت: ترکیبی از کمدی و تراژدی درباره یک اغواگر افسانهای.
- آیدا (Aida) اثر وردی: داستانی باشکوه از عشق، خیانت و جنگ در مصر باستان.
- لا تراویاتا (La Traviata) اثر وردی: یک تراژدی عاشقانه درباره فداکاری و قضاوتهای اجتماعی.
- کارمن (Carmen) اثر بیزه: داستانی پرشور و غمانگیز از عشق، آزادی و حسادت در اسپانیا.
- مدام باترفلای (Madama Butterfly) اثر پوچینی: یک داستان دلخراش از عشق و خیانت با پس زمینه ژاپنی.
- توسکای (Tosca) اثر پوچینی: یک تریلر اپرایی پر از درام، عشق و خشونت.
- حلقه نیبلونگ (Der Ring des Nibelungen) اثر واگنر: یک مجموعه حماسی و اساطیری از چهار اپرا.
چالشها و آینده اپرا در ایران
با وجود تاریخچهای هرچند کوتاه اما پرفراز و نشیب، اپرا در ایران با چالشهای متعددی روبرو است که ادامه حیات و شکوفایی آن را با دشواریهایی همراه کرده است.
چالشهای پیشرو
یکی از بزرگترین چالشها، عدم وجود آموزش آکادمیک و تخصصی کافی در زمینه آواز اپرایی و کارگردانی اپرا است. در دهههای اخیر، امکان تحصیلات عالی در این رشتهها در داخل کشور محدود شده و اعزام دانشجو به خارج نیز کاهش یافته است. این امر به کمبود نیروهای متخصص در زمینه خوانندگی، نوازندگی ارکستر اپرا، کارگردانی و حتی طراحی صحنه و لباس اپرا منجر شده است.
مسائل مالی و اقتصادی نیز از دیگر موانع جدی هستند. تولید یک اپرا به دلیل نیاز به ارکستر بزرگ، خوانندگان متعدد، طراحی صحنه و لباسهای فاخر، و تیم تولید گسترده، هزینههای بسیار بالایی دارد. بدون حمایتهای دولتی یا بخش خصوصی، تامین بودجه برای اجراهای منظم و تولید اپراهای جدید دشوار است.
محدودیتهای فرهنگی و سلیقهای نیز تاثیر گذارند. اپرا، به عنوان یک «موسیقی نمایشی» غربی، هنوز نتوانسته جایگاه خود را به طور کامل در میان عموم مردم ایران پیدا کند و ممکن است به دلیل فرم و زبان متفاوت، برای برخی مخاطبان ناشناس باشد. همچنین، تغییرات در سیاستهای فرهنگی در طول زمان، تاثیر تاثیرگذاری بر فعالیتهای اپرایی داشته است.
نبود یک خانه اپرای فعال و مستقل که به طور مداوم به تولید و اجرای اپرا بپردازد، یکی دیگر از کمبودهای اساسی است. تالار وحدت با وجود امکانات مناسب، کارکردی چندمنظوره دارد و به طور تخصصی برای اپرا فعالیت نمیکند.
چشمانداز آینده
با وجود این چالشها، میتوان به آینده اپرا در ایران امیدوار بود. ظهور استعدادهای جوان در زمینه آواز و موسیقی کلاسیک، چه در داخل و چه در میان ایرانیان خارج از کشور، نویدبخش است. این جوانان با پشتکار و علاقه خود تلاش میکنند تا این هنر را زنده نگه دارند.
تلفیق اپرا با عناصر بومی و داستانهای ایرانی میتواند راهی برای جذب مخاطب بیشتر باشد. همانند گذشته، ساخت اپراهایی با الهام از شاهنامه و ادبیات کهن فارسی میتواند «تفاوت اپرا و موسیقی کلاسیک» را در یک بستر آشنا برای ایرانیان به نمایش بگذارد و پیوندی عمیقتر بین این هنر و فرهنگ بومی ایجاد کند.
نقش فضای مجازی و فناوری نیز در معرفی اپرا به نسل جدید انکارناپذیر است. انتشار اجراهای اپرایی، مستندها و محتوای آموزشی آنلاین میتواند به افزایش آگاهی و علاقه عموم به این سبک اپرایی کمک کند.
در نهایت، حمایتهای دولتی و سرمایهگذاری بخش خصوصی برای احیا و توسعه «هنر اپرا» ضروری است. با ایجاد زیرساختهای آموزشی مناسب، تامین بودجههای لازم و فراهم آوردن فضایی برای اجراهای منظم، میتوان انتظار داشت که اپرا دوباره در ایران جایگاه خود را به عنوان یک تئاتر موزیکال کلاسیک ارزشمند پیدا کند.